میدانیم که استراتژیهای موفقیتآمیز در برندینگ برگر کینگ باعث شده تا این رستورانهای زنجیرهای به رقیبی سرسخت برای برندهای معروفی مانند مک دونالد تبدیل شوند. اگر به بررسی داستان موفقیت برندهای موفق حوزه غذا و خوراکی علاقه داشته باشید، میدانید که پشت موفقیت امروزه برندی مانند برگر کینگ چه پستی و بلندیهایی وجود داشته است. در این مطلب، با هم به بررسی روند برندسازی برگر کینگ از گذشته تا امروز میپردازیم. همچنان نگاهی به داستان برند و پیدایش آن داشته و میبینیم که چه عواملی در موفقیت برندینگ burger king مؤثر بودهاند.
پیدایش برگر کینگ
برند نام آشنا و معروف برگر کینگ از سال 1953 تأسیس شده و از آن زمان تاکنون توانسته با افتتاح شعب در سراسر دنیا، بهعنوان یک کسبوکار موفق به کار خود ادامه دهد. در ابتدا، این برند با نام Insta-Burger King فعالیت خود را آغاز کرد، اما پس از مواجهه با برخی مشکلات مالی، دو فرانچایز در میامی برند را خریداری کرده و نام آن را به برگر کینگ (Burger King) تغییر دادند. اگرچه در تمام این سالها نیز این برند با پستی و بلندیهای زیادی مواجه شده، اما آنچه که اهمیت دارد برندینگ برگر کینگ است که توانسته آن را سرپا نگه دارد.
در تمام این سالنها، مالکیت Burger King بارها عوض شده است. ثبات و شکلگیری اساسی این برند به زمانی برمیگردد که جی. کارمر و متیو بورنز با دیدن موفقیت چشمگیر مک دونالد تصمیم به راهاندازی رستورانهایی برای عرضه برگر کرده و در این مسیر قدم برداشتند. در واقع قدمهای اصلی و اولیه برندسازی برگر کینگ در همین زمان برداشته شد. پستی و بلندیهای برگر کینگ ادامه تا این که در سال 1978، این برند موفق شد تا مدیر اجرایی مک دونالد یعنی دونالد اسمیت را استخدام کند.
البته ازآنجاییکه اسمیت فردی جاهطلب بود، پس از مدتی برند برگر کینگ را نیز رها کرده و به سراغ غول نوشیدنی، یعنی کمپانی پپسی رفت و در آنجا شروع به کار کرد. پس از آن، برندینگ Burger King همچنان با فراز و نشیبهایی همراه بوده و مالکیت آن مدام تغییر کرده است. پس از دیوید ادگرتون و جیمز مک لمور که از صاحبان اولیه این برند بودند، یک کمپانی انگلیسی به نام گرند متروپولیتن مالکیت آن را خریداری کرد. پس از آن نیز، هلدینگ Diageo و بعد TGP به ترتیب مالکیت برگر کینگ را برعهده داشتهاند. TGP در سال 2002 با مبلغ 105 میلیارد مالکیت این برند را خریداری کرد.
گسترش برندینگ برگر کینگ
همانطور که پیش از این گفتیم، اصلیترین تغییرات در روند برندسازی برگر کینگ با استخدام دونالد اسمیت در سال 1978 رخ داد. تحت سیستم مدیریت اسمیت، نحوه مدیریت فرانچایزها، منوی غذاها و استانداردهای کلی طراحی استراتژی برندینگ تغییر کرد. تمام این تغییرات دومینویی باعث شد تا برگر کینگ نیز وارد رقابت اصلی با سایر برندهای نام آشنا شود. اوج تبلیغات و برندینگ Burger King به سالهای دهه 80 میلادی بازمیگردد. یعنی زمانی که این برند تحت مدیریت دونالد اسمیت و با استفاده از برنامههای مارکتینگ نورمن برینکر، قائممقام برند، تبلیغات جذاب و گستردهای را شروع کرد.
در همین سالها، یک اتفاق خارقالعاده و جذاب تحت عنوان «جنگ همبرگرها» رخ میدهد. در این زمان، دو برند بزرگ مک دونالد و برگر کینگ برنامههای تبلیغاتی بسیار گسترده و البته پرهزینهای را راهاندازی و اجرا کردند. در نتیجه کمپین “Burger War”، بسیاری از برندهای خردهپا در زمینه فروش و عرضه همبرگر نابود شده و جایگاه این دو برند بیشازپیش تثبیت شد. اما این تنها کمپین موفق در بین استراتژیهای برندینگ برگر کینگ نبود. در تمام این سالها، برند موفق برگر کینگ همواره با تبلیغات متفاوت و جذاب خود توانسته نظر مشتریان را جلب کند.
برای مثال، یکی از استراتژیهای مارکتینگ این برند مربوط به تبلیغات “Mystery Burger” است. در این استراتژی، مشتریان میتوانستند یک برگر اعجابانگیز را تنها با قیمت 2 یورو خریداری کنند درحالیکه قیمت هر برگر معمولی حدود 4 یورو است. با خرید جعبههای برگر اعجابانگیز برگر کینگ، شما نمیدانید که کدام یک از انواع مختلف برگر را تست میکنید. در نتیجه در این کمپین با برانگیختن حس کنجکاوی مشتریان، آنها را به خرید تشویق میکنند. این تنها یکی از دهها مثال موفق از برندینگ برگر کینگ است.
پیشنهاد میکنیم مطلب ” اصول برندینگ کافه رستوران؛ از برندینگ رستوران چه میدانید؟ ” را مطالعه نمایید.
برگرکینگ امروزه در چه جایگاهی قرار دارد؟
برگر کینگ از یک برند ساده با شعب محدود، به یک برند جهانی تولید و عرضه انواع مختلفی از ساندویچهای همبرگر تبدیل شده است. این برند اکنون بیش از 18,000 شعبه مختلف در کشورهای مختلف دنیا داشته و درصد قابلتوجهی از این موفقیت را، مدیون برندسازی برگر کینگ است. در حال حاضر، در بیش از 79 کشور دنیا شعب برگر کینگ وجود دارد.
در استراتژیهای مارکتینگ و برندینگ Burger King به کوچکترین جزئیات هم توجه شده و تلاش شده تا تصویری منحصربهفرد در ذهن مشتری ساخته شود. این تصویرسازی به حدی است که با بردن اسم برگر کینگ، مشتری ناخودآگاه به لوگوی برند با رنگهای قرمز و زرد فکر میکند. در تمام بستهبندیها و ملزومات چاپی برند نیز بهخوبی از رنگ و اِلمانهای انحصاری آن استفاده شده است.
جمعبندی
دیدیم که روند برندینگ برگر کینگ بهعنوان یکی از معروفترین برندهای غذا و فستفود در دنیا به چه صورت بوده است. عوامل مختلفی در موفقیت این برند تأثیر داشتهاند. برگر کینگ در ابتدا با شکست بزرگی مواجه شد که حتی پس از ورشکستگی مالی، صاحبان آن مجبور به واگذاری کلی مالکیت آن شدند. اما تقویت استراتژیهای برندسازی برگر کینگ آن را نجات داده و باعث شد در جایگاه فعلی خود قرار بگیرد. یکی از دلایل اصلی موفقیت امروزه این برند، توجه به جزئیات مختلف در روند مارکتینگ و تبلیغات بود. تا جایی که در استراتژیهای برندینگ Burger King حتی به جزئیات طراحی بستهبندی و پکیجینگ محصولات نیز توجه شده و مدیران بازاریابی همه چیز را به دقت در نظر میگیرند.